سلام میخواستم بدونم ممکنه وقتی که ما کسی رو خیلی دوسش داریم وقتی تو خلوت خودش ناراحت و غمگین باشه ما نا خوداگاه و بی دلیل حالمون بد بشه و قلبمون سنگینی کنه یا اصلا امکانش نیستش؟؟؟؟
سلام میخواستم بدونم ممکنه وقتی که ما کسی رو خیلی دوسش داریم وقتی تو خلوت خودش ناراحت و غمگین باشه ما نا خوداگاه و بی دلیل حالمون بد بشه و قلبمون سنگینی کنه یا اصلا امکانش نیستش؟؟؟؟
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
شواهد متعددی وجود دارند که این مطلب را مطرح میسازند که در بعضی از افراد این قدرت بااستعداد وجود دارد که میتوانند پیام یا تصویری را از فاصلههای دور و بدون استفاده از آبزارهای حسی پنچگانه دریافت کرده و با این نوع پیامها یا تصویرها را به نقاط دوردست مخابره کنند. هر چند این انتقال فکر یا تصویر امکان دارد بین افراد عادی صورت بگیرد، ولی این پدیده بیشتر در شرایطی به وقوع میپیوندد که بین این دو فرد یک پیوند عاطفی و احساسی پرقدرتی وجود داشته باشد، مانند مادر و فرزند یا دو دوست بسیار صمیمی.
ذهن یا روان برخی از انسانهای بااستعداد و یا آموزش دیده این امکان یا قابلیت را پیدا میکند که بتواند از فاصلههای دور حتی بر اجسام تأثیر بگذارد که با عنوان ”تلهکی نهسیس“ مضمونی شناخته است.
برای نمونه، برخی از افراد در شرایط کنترلشده، نشان دادهاند که میتوانند عقربههای مغناطیسی و یا جسمهای کوچک را حرکت داده و یا در شرایطی که به آن ”پولترگایست“ یا ”خانهٔ ارواح“ گفته میشود، عملیات ویرانگری را مانند پرتاب سنگ و جسمهای بزرگ، جابهجائی جسمهای سنگین و یا سقوط خودبهخود جسمهای بزرگی را باعث شوند که حتی گزارشها و فیلمهای مستندی هم از این حوادث، تهیه شده است. ”تلهپاتی“، بهصورتی میتواند تأثیرگذاری بر ذهن و یا فکر انسان دیگری از راه دور تلقی شود. نه تنها در متنهای عرفانی و یا ادبی، این نوع وقایع بهصورتهای مختلف گزارش شده، بلکه دانشمند زرگی مانند دکتر ”زیگموند“ معتقد است که انسانهای اولیه به کمک مغز میانی یا قدیمی خود، از دور با یکدیگر تماس میگرفتند، ولی بهتدریج با بزرگ شدن نیمکرههای مغزی و سایه افکندن بر مغز میانی، این استعداد طبیعی سرکوب گردید. با توجه به مراتب بالا، اگر با تکنیکهائی مانند ”خودهیپنوتیزم“ یا انواع ریلاکس شدن، این تسلط نیمکرههای مغزی را ضعیف یا مهار بکنیم، دوباره استعداد ”تلهپاتی“ آشکار یا تقویت میشود. شواهد و دلیلهای زیادی از این عقیده حمایت میکنند. بنابراین، این امکان وجود دارد که به آموزش افراد بااستعداد در زمینهٔ ”تلهپاتی“ در برخی از موارد، به نتیجههای درخشانی برسند.
● مغز انسان بهعنوان یک دستگاه گیرنده، فرستنده و ضبطکننده
اینکه مغز انسان میتواند امواجی را به اطراف پخش کند، حقیقت بارزی است و ”الکتروآنسفالوگرافی“ یا تهیهٔ نوار از امواج مغزی بهصورت روزمره صورت میگیرد.
امواج آلفا، بتا و .. امواج شناختهشدهٔ مغز هستند.
تصور میشود همانطور که مشخصههای امواج رادیوئی با یکدیگر متفاوت هستند، طول موج و سایر مشخصههای امواج مغزی افراد جامعه هم با یکدیگر تفاوت داشته باشند. هر قدر دو نفر از لحاظ عاطفی به یکدیگر نزدیکتر و یا بهاصطلاح همدلتر باشند، طول امواجی که از مغز آنها به فقط و اطراف فرستاده میشود، بههم نزدیکتر میشوند. در لحظههائی که حادثهٔ خطرناکی برای دو نفر که از لحاظ عاطفی به یکدیگر نزدیک هستند، پیش آید؛ بهعلت قدرتی که این امواج پیدا میکنند، بهتر و بیشتر در فضا منتشر میشوند و بهتر به نفر دوم میرسند. پروفسور ”فلاماریون“ در کتاب ”مرگ و اسرار آن“ خاطرههای مستند فراوانی را نوشته که در آنها به وضوح مشاهده میشود در لحظههائی که برای یکی از دو نفری که از لحاظ عاطفی بسیار بههم نزدیک هستند، مانند مادر و فرزند، زن و شوهر صمیمی و ... اتفاق خطرناکی پیش آید، درست در همان لحظه فرد دوم بهصورتی آن را احساس و ادراک میکند.
اگر در زمان ارسال پیام، ذهن فرد دوم به شدت بهصورتی مشغول باشد که نتواند پیام ارسالی را بگیرد، این پیام در ناخودآگاه فرد گیرنده ضبط و ثبت میشود و در یک شرایط آرامش در بیداری یا خواب، این پیام ضبطشده به سطح آگاهی فرد دوم میِسد.
در شرایط خلسهٔ بسیار عمیق، این احساس به فرد دست میدهد که به همهکس و همهجا در حال ارتباط است. بنابراین، اگر دو نفر از طریقی مانند خودهیپنوتیزم در خلسهٔ عمیق قرار بگیرند، احتمال یا امکان ارتباط روحی یا فکری برای آنان بیشتر میشود.
ارتباط از طریق ”تلهپاتی“ نیاز به استعداد فراوان، آموزش درست و تمرین دارد و مانند سایر مواردی که در محدودهٔ فراوانشناسی قرار میگیرند، نتیجههای حاصل از آن، حتمی و دائمی نیستند، بلکه گاه به گاه ممکن است پدید آیند.
خـــــدانـگهــــــدار
سلام. نازنین جان. بله کاملا درسته. مثلا میگن هر چه میزان علاقه بیشتر باشه طرفین میتونن با نگاه کردن هم منظورشون رو برسونند و اصلا نیازی به گفتمان نیست. قلبهایی که بهم نزدیک باشن این اتفاق براشون میفته.
این همون تله پاتی هست یعنی دوراگاهی . یعنی افراد از طریق افکار با هم در ارتباط هستن.
آره سخته ولی اگه دویش داری باید تلاش کنی تا حالش خوب شه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)